بین المللی سازی دانشگاه ها یکی از مهمترین موضوعاتی است که آموزش عالی در دو دهه گذشته با آن مواجه بوده است (3، 2، 1). نایت (Knight) بین المللی سازی آموزش عالی را به معنای فرایند تلفیق و درهم تنیده کردن کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی مؤسسات آموزشی عالی بیان میکند (3). دوویت (De Wit) نیز بین المللی شدن را مفهوم فرایند تلفیق بعد بین المللی، میان فرهنگی و یا جهانی در اهداف، نقش ها و ارائه آموزش دانشگاهی می دانند (4). موفقیت در راستای بین المللی شدن دانشگاه ها در کشورهای مختلف باتوجه به سطوح حکمرانی موجود و اعمال قـدرت توسط ایـن سطوح بر دانشگاهها، به ظرفیت یادگیری دانشگاه به عنوان نهاد و میزان سازگاری تغییرات با هویت دانشگاه و پذیرش آنها بستگی دارد. به اینمنظور، به مجموعه ای از متغیرها شامل؛ "استقلال، تمرکزگرایی، رسمیتگرایی، استانداردسازی و انعطاف پذیری" توجه می شود. فوماسولی و همکاران (Fumasoli et al) عامل تأثیرگذار دیگری را نیز تحت عنوان "مشروعیت" نیز به این مجموعه افزوده اند (5).
دانشگاه ها در فرایند ایجاد تغییرات و تحولات و ظرفیت سازی در مسیر بین المللی شدن، تحت تأثیر حکمرانی هستند. حکمرانی در سازمان ها به عنوان فرایندها و ساختارهایی تعریف میشود که روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را هدایت می کنند (6). حکمرانی چندلایهMulti-Level Governance یا حکمرانی چندسطحی در آموزش عالی در سالهای اخیر مطرحشده و زگاگا (Zgaga) سه سطح داخلی یا سازمانی مانند دانشکده و گروه، سطح مؤسسه ای مانند سطوح مدیریتی مؤسسات آموزش، و سطح بیرونی مانند حکمرانی نظام آموزش عالی و بینالمللی یا جهانی مانند حکمرانی نظام های آموزش عالی را برای آن عنوان کرده است (6). مدل ها و الگوهای مختلفی برای بین المللی سازی دانشگاه ها مطرح شده است از میان این مدلهای ارائهشده میتوان به الگوی بینالمللی سازی نایت اشاره کرد. مهمترین زیرساختها که آنها را قالب یک چرخه برای بین المللی شدن معرفی میکند، عبارتاند از آگاهی ارکان دانشگاه و جامعه از اهمیت و منافع بینالمللی شدن، ایجاد تعهد در دانشگاهیان، برنامهریزی، عملیاتیکردن برنامهها، ارزیابی و نیز تقویت انگیزهها (7). الگوی دیگری که براساس الگوی نایت شکلگرفته الگوی نه وجهی دوویت (De Wit) است که سه مرحله شامل: تحلیل زمینه که به تحلیل زمینههای درونی و بیرونی در اسناد و بیانیه های سیاستی تأکید دارد (4). الگوی مطرحشده دیگر الگوی رادزکی (Rudzeki) است این مدل شش مرحلهای که اجازه میدهد افراد همانند مؤسسات تجزیهوتحلیل کارها و مسائل را بپذیرند و تحلیل آنها بهطور متوالی و صحیح بهکارگیرند (8). دیگر الگوی مطرحشده الگوی جیانگ (Jiang) است که برای بینالمللی شدن دانشگاهها بر چهار عامل شناسایی، تأمل، پاسخ و ادغام تأکید دارد (9). الگوی دیویس (Davies) بیان میکند دانشگاهها از دیرباز تاکنون برحسب پژوهش و اعطای بورسیه تحصیلی دارای تفکر بینالمللی بودهاند. با اینحال، هماکنون انتخاب روشهای مبتکرانه در تکوین خط مشی و نهادینه شدن بینالمللی سازی دانشگاهها ضروری است. دیویس نهادینه شدن بینالمللی سازی دانشگاه در را دو بعد موقتی– نظام مند و مرکزی- حاشیهای در یک ماتریس مورد بررسی قرار میدهد (10). الگوی بینالمللی شدن آموزش عالی از منظر سیاست فرهنگی را نیز نیک بین و همکاران ارائه کردهاند. این الگو شامل مقوله های اصلی و جزئی هست که بیشترین تأکید آن بر محیط فرهنگی فراملی و ملی است. ابعاد این الگو شامل محیط بینالملل، محیط داخلی، حکومت و دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است (11). همچنین الگوی بین المللی شدن دانشگاهها در حوزه علوم انسانی و اجتماعی نیز الگوی دیگر ارائه شده است و دارای 8 مؤلفه اصلی شامل مؤلفه تبادل استاد و دانشجو و پژوهشگر، تعامل و همکاری های علمی و پژوهشی، آموزش و پژوهش و خدمات بینالمللی، تبادل دانش و نظریه، ایجاد فرهنگ بین المللی، جذب نخبگان، درآمدزایی و رقابت است (12). هرکدام از الگوهای مطرحشده از دیدگاه خود به بررسی روند بینالمللی شدن پرداختهاند که از برخی مؤلفههای آنها در پژوهش حاضر مورد بررسی قرارگرفته و برخی از مؤلفه های الگوی پیشنهادی نهایی را تشکیل میدهند.
همچنین بررسی سوابق پژوهش های بین المللی سازی دانشگاه ها نشان می دهد محققان جنبه های مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند. فیروزجائیان و خورسندی طاسکوه در مطالعهای در سال 1397به شناسایی و تحلیل امتناع بینالمللیسازی دانشگاههای تخصصی پرداخته و عواملی مانند: فقدان اولویت رویکرد بین فرهنگی در برنامهریزی آموزشی و درسی، عدم تدریس دروس به یکزبان بینالمللی، پایین بودن حقوق اعضای هیأت علمی، عدم تمایل اساتید بینالمللی به تدریس در دانشگاههای ایران، فقدان حمایتهای مالی و سازمانی را شناسایی کردند (13). باقری مقدم و احمدی در پژوهشی به آسیبشناسی حکمرانی در نظام آموزش عالی ایران در سال 1397 پرداخته و فقدان انسجامبخشی عمودی و افقی، موانع ساختاری در سیاستگذاری آموزش عالی، تقابل حکمرانی درونی و بیرونی و فقدان پایگاه اطلاعاتی را موانع ساختاری میدانند که حکمرانی آموزش عالی ایران را با مشکل مواجه کردهاند (14). پژوهشگرانی مانند خورسندی طاسکوه و فیروزجائیان به بررسی شرایط بینالمللی شدن دانشگاهها با تمرکز بر برنامهریزی درسی بین فرهنگی پرداخته و سه مؤلفه مهم این امر شامل برنامه درسی بین فرهنگی، استفاده از اساتید بین المللی و انجام پژوهش های بین المللی را موردبررسی قرار داده اند (15).
الدیری و همکاران (Aldieri, Kotsemir & Vinci) در بررسی تأثیر همکاری های دانشگاهی- بینالمللی در جریان دانش بین محققان بـرخی کشورهـای اروپایی نتیجه میگیرنـد که میـزان استقبال دانشگاهها از همکاریهای علمی بسیار زیاد بوده و به انباشت سرمایه انسانی و سرمایهگذاری در آن در راستای تحقق رشد اقتصادی مناسب، کمک شایانی میکند (16). کورتز (Courts) نیز در پژوهشی به بررسی مدلی در حال شکلگیری بین المللیسازی یک مؤسسه می پردازد. نتایج مربوط به مدل پژوهشی نشان داد که سه سطح عوامل توانمندساز که برای موفقیت برنامههای آموزشی بینالمللی مهم هستند عبارتاند از: رهبری، زیرساختهای راهبردی، فرهنگ مؤسسه (17). همچنین مطالعه انجام شده توسط رامی و همکاران در مورد بینالمللی شدن در آموزش عالی نیز نشانگر آن است که برنامه درسی بینالمللی باید بخش عمده از دانشجویان که در سراسر سالهای تحصیلیشان به خارج از کشور نرفتهاند را درگیر سازد و دانش و تجربهی میان فرهنگی و بینالمللی در درونهسته برنامه درسی ساخت یابد تا تمام دانشجویان بتوانند از آن بهرهمند شوند و اندیشه بینالمللی سازی در درون دانشگاهها محقق گردد (18). ویلیامز (Williams) نیز در پژوهش با عنوان بینالمللیسازی برنامه درسی، چالشهای بینالمللیسازی را بدین شرح برشمردند: حمایت و سیاستهای دانشگاهی، سرمایهها، منابع مالی، ساختار سازمانی و ارتباطات، استقلال اعضای هیأت علمی، مهارتها و دانش بینفرهنگی، نگرانیهای محتوایی و مربوط به روش تدریس (19).برای درک روابط و پیچیدگی های موجود برای بین المللی سازی دانشگاه ها به الگویی نیاز هست که بتواند ساخت و روابط بین ابعاد بین المللی سازی دانشگاه ها را باتوجه به سطوح حکمرانی موجود تبیین کند. الگوپردازی بین المللی سازی دانشگاه ها راه را برای درک روابط آنها و چگونگی تأثیر و تأثر هریک از مؤلفه های آنها هموار می کند و نیز در فرایند بین المللی سازی دانشگاه، یاریدهنده مدیران و تصمیم گیرندگان این حوزه خواهد بود. همچنین از آنجا که 6 دانشگاه ایرانی در طرح کمک بین المللی اراسموس همکاری داشته و این شش دانشگاه از اهمیت ویژه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند بررسی آنها می توانند اطلاعات کاملی را در اختیار محقق قرار دهد تا با استفاده از آنها به الگوپردازی در این باره بپردازد. بنایراین مساله اصلی پژوهش حاضر این بود که الگوی بین المللی سازی دانشگاه های ایران با تأکید بر حکمرانی چندسطحی مشتمل بر چه ابعاد و مؤلفه های می باشد.
ادامه مطلب
Internationalization of Higher Education
Internationalization of Higher Education: Navigating Between Contrasting Trends
The internationalization of higher education in the last decades reigns highly on the agendas of higher education systems worldwide. Universities in Europe, as well as in other regions, are expected to become key players in a global knowledge network. In addition to state-to-state academic relationships, there are a growing number of higher education institution-to-institution collaborative ventures, operating beyond national jurisdictions. Both higher education systems and individual higher education institutions are forced nowadays to navigate between contrasting trends. This paper examines five pairs of contrasting trends along which higher education systems, as well as individual higher education institutions, have to navigate in defining their missions and in shaping their operational strategies: serving national priorities vs. operating within an international setting; government steering vs. institutional autonomy; increased diversity vs. harmonization policies; competition vs. collaboration; and intellectual property vs. intellectual philanthropy. On the continuum of these five contrasting trends, each higher education institution has to define today its functioning in its national context and in the international higher education network.
More Details: HERE
Internationalization in Higher Education: University’s Effective Promotion Strategies in Building International Trust
University attempts to respond to globalization to build international trust by conducting internationalization as the bridge of their selected strategies. The efforts needed to build international trust are promotion strategies. This study aims to elaborate the effective promotion strategies in Jenderal Soedirman University, Indonesia. The data were collected by some deep interviews, observation, and documentation. The result shows that the promotion strategies includes, first, the university’s direction to be recognized globally by a strong vision, international accreditation for its study programs, and being the center of special studies. Second, the university publicizes the university’s programs, activities, excellence, and uniqueness through printed or online media, foreign institutions, and individuals. Third, the university initiates international collaborations with foreign universities and institutions by building good interpersonal communication, forming teams for international collaborations, initiating activities to build trust among individuals, and getting involved in international events. Last, the university offers scholarships for foreign students to increase inbound students.
More Details: HERE
Internationalization of higher education: institutions and knowledge diplomacy
The public debate, policy agents and stakeholders, and academic research brought to the center of the debate the issue of internationalization of higher education. Along with questions about what (and how) should be taught, the definition and measure of teaching and learning quality, the equity and diversification on Higher Education Institutions, a discussion emerges as to the meanings of internationalization trends and models in higher education. What does internationalization mean? Are there any measures or methodological parameters to assess it? What institutional models become dominant in the internationalization processes? Did internationalization increase the importance of science for the autonomy of academic institutions? Does knowledge diplomacy effectively contribute to institutional strengthening? Are there global and local policies and strategies for internationalization? How do they work? How do they connect to democratization of higher education? Which are the main agents in the internationalization processes - are they professors, researchers, staff, students, or other stakeholders? These questions form an entire research program. Some of them are already discussed in the dossier articles. Others are only outlined, indicating new directions for studies in this area.
More Details: HERE