________________________________________
برنامهریزى
آرزوئى چیست؟ چگونه مىتوان برنامه اصولى را از برنامه آرزوئى تمیز داد؟
برنامه آرزوئى فهرستى است از توقعات و خواستهها. بسیارى از برنامهها چنین هستند. به خواب و خیال مىمانند. برنامهریز در عالم رؤیا تصویرى از آینده مىکشد که در آن خواستهها و نیازها همه برآورده مىشوند. این قبیل برنامهها معمولاً فهرستى هستند از توقعات و خواستهها، همچنین از منابع مورد نیاز. معلوم نیست فهرست توقعات و خواستهها چگونه تهیه شدهاند. ارتباط بین هدفهاى برنامه و نیازهاى توسعه و رشد ملى چیست. براى رسیدن به مقصد چند راه وجود دارد، و طى کردن هر یک از این راهها چه ملازماتى خواهد داشت. بهعبارت دیگر، این قبیل برنامهها فاقد عانصر تصمیمگیرى هستند و بدین جهت یا اغلب روى کاغذ مىمانند، یا اگر به مرحله عمل رسیدند، و به اصطلاح پیاده شدند، با مسائل و مشکلات پیشبینى نشدهٔ بىشمار روبهرو مىشوند، و به نتیجهٔ مطلوب (جز در روى کاغذ) نمىرسند.
________________________________________
اصول عمومی برنامهریزی آموزش و پرورش
o اصل توجه بر جنبهٔ کیفی برنامهریزی آموزشی
o اصل جامعیت برنامهریزی آموزش و پرورش
o اصل مداومت برنامهریزی
o اصل همبستگی برنامهریزی آموزش و پرورش با برنامه توسعه ملی
یکى از موضوعهایى که از ابتدا در کنفرانسهاى برنامهریزى منطقهاى و بینالمللى طرف توجه بوده، این است که آیا برنامهاى را که در یک کشور اجراء مىشود مىتوان در کشور دیگر نیز عیناً پیاده کرد؟ آیا تدابیر و راهبردهایى که در زمان و موقعیت خاصى در یک اجتماع با موفقیت روبهرو شدهاند، در زمان و موقع متفاوت در اجتماع دیگر نیز موفق خواهند بود؟ آیا روشهاى برنامهریزى که در یک مملکت بهکار مىرود در مملکت دیگر هم عملى است؟ بهعبارت دیگر، آیا برنامهریزى یک فرمول دارد یا آنکه تابع شرایط زمان و مکان است؟
برنامهریزى آموزشى فرمول ویژهاى ندارد و از جایى به جایی، و موردى به مورد دیگر، تفاوت مىکند. ولى اصول برنامهریزى آموزشى در همه جا صادق و یکسان است. بهعبارت دیگر، ضمن آنکه برنامهریزى آموزشى هر کشور باید با فلسفه و شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و سطح پیشرفت و توسعه، و سایر مقتضیات آن کشور متناسب باشد، در عین حال، اصولى وجود دارد که کلى و عمومى است و باید آنها را مراعات کرد.
یونسکو، ضمن آنکه فرمول و روش خاصى را ترویج نمىکند، معتقد است که تکنیک برنامهریزى آموزشى در انحاصر رژیم خاصى نیست، و یادآور مىشود که هر کشور ضمن توجه به مقتضیات و شرایط و امکانات ویژه خود، خوب است که اصول عمومى برنامهریزى را مراعات کند، و در این زمینه پنج اصل را بهعنوان مشخصات عمومى برنامه آموزشى توصیه مىکند، بدین قرار:
· برنامه باید جامع باشد.
· برنامهریزى آموزش و پرورش باید در قالب برنامهریزى توسعه ملى ریخته شود، و با برنامههاى اقتصادى و اجتماعى هماهنگ باشد.
· برنامهریزى آموزش و پرورش باید بلندمدت و مداوم باشد.
· برنامهریزى آموزش و پرورش باید نه تنها به مسائل توسعه کمى بلکه به بهبود و ارتقاء سطح کیفیت آموزش و پرورش نیز عنایت کند.
· برنامهریزى آموزش و پرورش باید با مدیریت علاقهمند، وارد، کاربر، و سرویس اطلاعات و آمار صحیح و لازم تقویت شود.
اصل توجه بر جنبهٔ کیفى برنامهریزى آموزشى
برنامهریزى آموزش و پرورش باید نه تنها به مسائل توسعهٔ کمّى بلکه به بهبود کیفیت آموزش و پرورش نیز عنایت کند. توسعهٔ کمّى و اصلاح کیفی، دو بُعد رشد و اصلاح آموزش و پرورش هستند. اگر یکى از این دو بازو بزرگ شود ولى دیگرى کوچک بماند، شکل سیستم نامتناسب خواهد شد، و تعادل آن بههم خواهد خورد. بهعبارت دیگر، اگر موجباتى فراهم آوریم که آموزش و پرورش بهصورتى که هست گسترش پیدا کند و شامل حال تعداد بیشترى شاگرد شود یعنى بر شماره شاگرد، معلم، کلاس، مدرسه افزوده شود، ولى ماهیت و کیفیت آموزش همان باشد که هست، به آن مىماند که نقاط ضعف و عیب سیستم موجود را گسترش داده شامل حال تعداد بیشترى شاگرد کرده باشیم. یا، اگر تدابیرى بهکار بندیم که برنامههاى تحصیلى و کیفیت آموزش و پرورش اصلاح شود، و عیبها و نقصهاى محتواى آموزش و پرورش رفع شود، ولى بر شمارهٔ شاگردان افزوده نشود و گروه بسیارى از جمعیت سنین مدرسه همچنان از تحصیل محروم بمانند، مثل این است که بر امتیازات مدرسهروها افزوده، و شکاف بین تحصیلکردهها و افراد محروم از تحصیل را وسیعتر و عمیقتر کرده باشیم.
برنامهریز آموزش و پرورش باید از شمارش تعداد شاگرد، معلم، کلاس، دبستان، دبیرستان و دانشگاه فراتر رود و به کیفیت آموزش و پرورش نیز بپردازد. کیفیت آموزش و پرورش با چگونگى هدفهاى آموزش و پرورش، برنامههاى درسی، روش تدریس و تعلیم و پرورش، تربیتمعلم، کتب و مواد درسى و سایر مسائل مربوط به محتوا و ماهیت آموزش و پرورش سر و کار دارد. در برنامهریزى آموزش و پرورش باید تدابیر و طرحهاى لازم براى بهبود اصلاح جنبههاى کیفى آموزش و پرورش بهطور دقیق، منظم، و مؤثر منظور شود.
اصل مداومت برنامهریزى
برنامهریزى آموزش و پرورش باید دراز مدت و مداوم باشد. آموزش و پرورش فعالیتى است که به زمان نیاز دارد و محصول آن زود بهدست نمىرسد. طول مدت تحصیل رسمى با در نظر گرفتن تحصیلات دانشگاهى در حدود بیست سال است. بهعبارت دیگر، محصول آموزش و پرورش از زمان ورود به کلاس اول ابتدائى تا موقعى که دانشگاه را تمام کند تقریباً بیست سال طول مىکشد، بنابراین، متخصصانى که مثلاً بیست سال بعد مورد نیاز خواهند بود باید از هماکنون پیشبینى شوند، و موجبات تعلیم و تربیت آنها فراهم شود. از طرف دیگر، طى بیست سال چه بسا تغییرات و تحولات گوناگونى در امور و مسائل اجتماعى و اقتصادى و دانش و تکنولوژى روى مىدهد. بدین جهت برنامهریزى آموزش و پرورش به تهیه و تنظیم یک برنامه ختم نمىشود، بلکه باید انعطافپذیر باشد، و بهطور مداوم، به موازات پیشرفت دانش و تکنولوژى و تغییر و تحول نیازهاى اجتماعى و شرایط محیط، تجدید نظر و نوسازى شود.
اگر برنامه شامل یک دورهٔ کامل تحصیلات از ابتدایى تا پایان دانشگاه باشد، باید حداقل بیست سال تحصیلى را پیشبینى کند. چنین برنامهای، به طورىکه در تقسیمبندى انواع برنامهریزى گفته شد، برنامهٔ درازمدت محسوب مىشود. از طرف دیگر، اگر قرار باشد برنامه بهطور مداوم ارزیابى و تجدید نظر و با پیشرفت زمان همگام گردد، باید منعطف باشد و مداومت پیدا کند.
اصل همبستگى برنامهریزى آموزش و پرورش با برنامه توسعه ملى
آموزش و پرورش در ارتباط با آرمانهاى ملی، هم هدف است و هم وسیله، زیرا خودش ارزش دارد و براى غناء فرهنگى و تعالى ارزشهاى انسانى لازم است. وسیله است، زیرا براى رسیدن به هدفهاى دیگر اجتماعى چون هدفهاى اقتصادى و جزء آنها ضرورى است. بنابراین، برنامهریزى آموزش و پرورش باید با توجه به نیازهاى رشد اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، و بهطور کلی، در چارچوب برنامهریزى توسعه ملى ریخته شود.
اصل جامعیت برنامهریزى آموزش و پرورش
برنامهریزى جامع آموزش و پرورش باید تمام دورههاى آموزش رسمی، از کودکستان تا دانشگاه، همچنین تعلیمات بزرگسالان و انواع دیگر آموزش غیررسمى را در برگیرد؛ و علاوه بر مسائل آموزشی، به امور مدیریت، بودجه و اعتبارات، ساختمان و تأسیسات، تجهیزات، و سایر ملازمات امر نیز توجه کند.
________________________________________
اصول متمم برنامهریزی آموزش و پرورش
از سال ۱۹۶۵(۱۳۴۴) که یونسکو اصول مزبور را اعلام کرد تاکنون (۱۳۶۵) بیش از یازده سال مىگذرد. در این مدت، کارشناسان برنامهریزى به اصول دیگرى نیز پى بردهاند که آنها را مىتوان اصول متمم نام نهاد.
· اصل استمرار و ارزیابی
· اصل تغییر و تحول
· اصل ضمانت اجرائی
· اصل واقعبینی
· اصل همکاری و مشارکت
همانگونه که اصول پنجگانهٔ عمومی، سه اصل مقدماتى برنامهریزى را در بر مىگیرند، اصول متمم نیز با اصول عمومى نکات مشترکى دارند. بهطور کلی، تقسیمبندى این اصول به سه دستهٔ مقدماتی، عمومى و متمم به دو منظور انجام گرفته است: یکى آنکه یادگیرى را آسان سازد، دیگر آنکه تقدم زمانى دستیابى به آنها را روشن سازد، و معلوم دارد که چگونه اصول برنامهریزى بهتدریج ریشه گرفتهاند. مسلماً اصول مزبور بهصورت فعلى نیز باقى نخواهند ماند، و با پیشرفت زمان و افزایش دانش و تجربه در این زمینه، رو به تکامل خواهند رفت.
________________________________________
اصول مقدماتی برنامهریزی آموزش و پرورش
· انطباق برنامههای آموزش و پرورش با نیازهای توسعه ملی
· هماهنگی توسعه کمی با رشد و بهبود کیفی آموزش
· همبستگی سطوح مختلف و انواع آموزش و پرورش
دورههاى اولیه برنامهریزى آموزشى دهه ۱۹۵۰ - ۱۹۶۰ در کشورهاى جهان سوم مبناى علمى استوارى نداشتند. کمبودها و عیبهایى که در این برنامهها آشکار شد، برنامهریزان را به مطالعه و جستجوهاى علمى برانگیخت، و منجر به یافتن سه اصل مقدماتى برنامهریزى آموزش و پرورش شد.
سه اصل مقدماتى برنامهریزى آموزش و پرورش، بهطورى که راسخ آنها را در کتاب تعلیم و تربیت در جهان امروز توصیف کرده است عبارتند از:
انطباق برنامههاى آموزش و پرورش با نیازهاى توسعه ملى
منظور اصل سوم این است که برنامهریزى آموزش و پرورش نباید بهطور مجزا و منفک در برنامهریزى عمرانى و اجتماعى انجام گردد، بلکه باید با برنامههاى اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگى هماهنگ و همساز باشد، و در چارچوب برنامهریزى توسعه ملى صورت گیرد.
همبستگى سطوح مختلف و انواع آموزش و پرورش
منظور اصل دوم این است که برنامهریزى آموزش و پرورش فقط براى یک دوره، مثلاً دوره تعلیمات ابتدائى نباشد، بلکه به تمام دورههاى رسمى و غیر رسمى آموزش و پرورش، از کودکستان تا دانشگاه و تعلیمات بزرگسالان، توجه کند. فقط به هدف تربیت نیروى انسانى براى دنیاى کار و اقتصاد اختصاص نیابد، بلکه تمام نیازهاى تربیتى انسان را در برگیرد. بهعبارت دیگر، برنامهریزى باید به آموزش و پرورش از دیدگاه وسیع و جامع آن نگاه کند.
هماهنگى توسعه کمى با رشد و بهبود کیفى آموزش
منظور اصل اول این است که همزمان و همگام با گسترش و تعمیم آموزش و پرورش، باید به اصلاح و رفرم آن نیز اقدام کرد. اگر برنامهریزى آموزش فقط به افزایش تعداد (رشد کمّی) توجه کند، مثل این مىماند که عیب و نقصهاى موجود آموزش و پرورش را به وسعت بیشترى گسترش دهد.