برنامه ریزی  توسعه آموزش عالی

برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

نیازمندی‌های آزمون و سرفصل دروس دکتری آموزش عالی
برنامه ریزی  توسعه آموزش عالی

برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

نیازمندی‌های آزمون و سرفصل دروس دکتری آموزش عالی

الگوهای مختلف دانشگاهی

دانشگاه، به مثابه نهادی مدرن، پس از ورود به ایران، تفاوتهایی در کارکرد و موقعیت خود با خاستگاه اصلی‏اش در غرب یافت. چراکه مهمترین و پر سابقه ‏ترین دانشگاههای اروپا در واقع از دل حوزه‏های آموزش دینی آن دیار سر بر آوردند و به مرور با تغییر شرایط، خود را با موقعیت تازه هماهنگ کردند.

اینچنین بود که آن حوزه‏‌های دینی به مرور به نهادهای آموزشی مدرنی تبدیل شدند که در برخی موارد حتی هیچ نسبتی با خاستگاه نخستین خود نداشتند.

با این اوصاف پیش از هرگونه قضاوتی درباره دانشگاه به طور کلی لازم است شناختی تا حد ممکن دقیق از ماهیت آن داشت. بر همین اساس است که آشنایی با الگوهای گوناگون دانشگاه ضروری به نظر می‏رسد.

هر یک از این الگوها بازگوکننده نحوه‏ای خاص از نسبت دانشگاه و نقشها و وظایف آن در سطح کلان و در ارتباط با جامعه و محیط پیرامون آن است.

چهار الگوی اصلی که می‏توان در این رابطه از آنها نام برد عبارتند از الگوی ناپلئونی، الگوی پژوهش‏محور دانشگاه (هومبولتی)، الگوی دانشگاه مبتنی بر بازار و الگوی بریتانیایی.

1. الگوی ناپلئونی

در الگوی ناپلئونی که دولت مستقیماً بر دانشگاه نظارت دارد، آنچه به نحو گسترده‏ای مدنظر قرار می‏گیرد استفاده از دانشگاه به عنوان اهرمی نیرومند برای تأمین نیروی انسانی موردنیازی است که باید در دستگاه عریض و طویل بوروکراتیک دولت مورد استفاده قرار بگیرد.

دانشگاه در این شرایط در خدمت دولت قرار می‏گیرد تا در نهایت نوسازی جامعه ممکن شود. دولت نیز در این راستا با اعمال نظارت دقیق بر امور مالی و انتصاب مقامات دانشگاه و نیز سیاستگذاریهای همه‏جانبه می‏کوشد به نوسازی جامعه از طریق "آموزش" بپردازد.

نمونه‏هایی از این گونه دانشگاهها را می‏توان در فرانسه، اسپانیا، ایتالیا و آرژانتین مشاهده کرد.

2. الگوی پژوهش ‏محور دانشگاه (هومبولتی)

سابقه این گونه دانشگاهها به اوایل قرن 19 باز‏ می‏گردد یعنی زمانی که ویلهلم ون هومبولت، زبانشناس و سیاستمدار اصلاح‏طلب آلمانی با ایده‏های رادیکال خود، دانشگاه برلین را تأسیس و خود بر آن ریاست کرد.

وی بر تفکیک‏ناپذیر بودن آموزش و پژوهش تأکید بسیار داشت و معتقد بود که آزادی مقامات ارشد دانشگاهی در دنبال کردن پژوهشهای علمی، بدون دخالت دولت، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است.

به زعم هومبولت رابطه استاد و دانشجو باید کاملاً متفاوت از آن چیزی باشد که هم‏اکنون وجود دارد. دانشجو و استاد هر دو برای علم و کشف حقیقت در دانشگاه حضور دارند و بنابراین تربیت دانشجو در مرتبه دوم اهمیت قرار دارد.

استقلال و خودمختاری دانشگاه، وحدت تدریس و پژوهش، وحدت تمامی دانش، آموزش از مسیر دانش آکادمیک، زندگی محققانه در خلوت دانشگاه، برداشت یکپارچه از آموزش و پژوهش و دولت و حمایت دولت از آزادی دانشگاه به منظور رفاه جامعه و شهروندان آن از ویژگیهای اصلی دانشگاه هومبولتی محسوب می‏شود.

3. الگوی دانشگاه مبتنی بر بازار

نمونه‏های بسیاری از الگوی دانشگاه مبتنی بر بازار را می‏توان در آمریکا یافت. البته باید توجه داشت که در آغاز ایده دانشگاه پژوهش‏محور به سرعت مورد استقبال دانشگاههای آمریکا قرار گرفت و آنها از این دیدگاه در سازماندهی خود استفاده کردند اما علاوه بر ویژگی پژوهش‏محور بودن، سه خصلت دیگر آنها را نیز باید در نظر گرفت.

ایده "دانش سودمند" که ریشه در روح پراگماتیسم آمریکایی دارد، "پیوند نزدیک با جامعه محلی" و "پیوند با اقتصاد کشور" این سه خصوصیتند که هویتی مستقل به این گونه دانشگاهها می‏دهند.

4. الگوی بریتانیا

در این الگو تمرکز در مدیریت و سیاستگذاری کلان از دولت سلب و به دانشگاهها نوعی خودمختاری داده می‏شود. هر دانشگاه در این الگو دارای استقلال نهادینه شده‏ای است که به آنها اجازه می‏دهد خود در تمامی زمینه‏ها اقدام به برنامه‏ریزی و سیاستگذاری کنند.

شاید بتوان از تعطیل شده گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس در ماههای اخیر به عنوان یکی از شواهد برای چنین خصلتی یاد کرد. البته علاوه بر این استقلال دانشگاهی در الگوی بریتانیایی دانشگاه، تأکید بر تعالی معنوی دانشجویان از نظر رشد شخصی نیز اهمیت بسیاری دارد.

نمونه بارز این ویژگی را می‏توان در دانشگاههای آکسفورد و کمبریج مشاهده کرد که در آنها اسکان دانشجو در محیط دانشگاه به منظور کسب جامعه‏پذیری علمی و شکل‏گیری شخصیت علمی – اجتماعی و فرهیخته شدن دانشجویان موردنظر قرار می‏گیرد.

در نهایت اما باید متذکر شد که این چهار الگوی دانشگاهی کمک می‏کنند تا شناختی هر چه بهتر از وضعیت دانشگاهها حاصل شود وگرنه این تقسیم‏بندی به این معنا نیست که مرزی مشخص میان این الگوها وجود دارد. بنابراین چه بسا بتوان در یک دانشگاه مؤلفه‏هایی از هر یک از این چهار گونه الگو را نشان داد.

آنچه که مهم است بررسی همه جانبه شرایط فرهنگی و تاریخی هر جامعه و نیازها و چشم‏اندازهای پیش روی آن است تا بدین وسیله امکان سامان دادن به دانشگاهی متناسب با آن موقعیت خاص میسر شود.

منابع:

1. ذاکرصالحی، غلامرضا؛ 1383؛ «پرسش از ماهیت ایرانی» در «دانشگاه ایرانی»، انتشارات کویر

2. شفیع ‏زاده، حمید؛ 1388؛ «دانشگاه پژوهشی و نقش آن در تولید علم» در «چالشهای تولید علم 2»؛ پژوهشکده تحقیقات استراتژیک

3. خواجه ‏پور، محمدرضا؛ 1384؛ سخنرانی در نشست «دانشگاه: دیروز، امروز» در انجمن حکمت و فلسفه ایران؛