برنامه ریزی  توسعه آموزش عالی

برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

نیازمندی‌های آزمون و سرفصل دروس دکتری آموزش عالی
برنامه ریزی  توسعه آموزش عالی

برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

نیازمندی‌های آزمون و سرفصل دروس دکتری آموزش عالی

504 واژه

ردیف

لغت انگلیسی

ترجمه فارسی

1

Abandon

ترک کردن ، رها کردن

2

Keen

تیز ، زیرک

3

Jealous

حسود

4

Tact

تدبیر

5

Oath

قسم ، سوگند خوردن

6

Vacant

خالی

7

Hardship

بی نوایی

8

Gallant

شجاع

9

Data

اطلاعات ، داده ها

10

Unaccustomed

غیرعادی

11

Bachelor

مرد مجرد

12

Qualify

واجد شرایط شدن

13

Corpse

جنازه ، جسد

14

Conceal

پنهان کردن ، پوشاندن

15

Dismal

غمگین

16

Frigid

خیلی سرد

17

Inhabit

ساکن شدن

18

Numb

بی حس

19

Peril

مخاطره ، خطر

20

Recline

تکیه کردن

21

Shriek

جیغ کشیدن

22

Sinister

شیطانی

23

Tempt

وسوسه

24

Wager

شرط بندی

25

Typical

نمونه ، معمولی

26

Minimum

حداقل

27

Scarce

کمیاب

28

Annual

سالی یکبار ، سالانه

29

Persuade

متقاعد کردن

30

Essential

ضروری

31

Blend

مخلوط کردن

32

Visible

دیدنی

33

Expensive

گران

34

Talent

استعداد

35

Devise

طراحی کردن

36

Wholsale

عمده فروشی

37

Vapor

بخار

38

Eliminate

حذف کردن

39

Villain

آدم شرور ، مجرم

40

Dense

فشرده ، انبوه

41

Utilize

به کار بردن

42

Humid

مرطوب

43

Theory

تئوری ، نظریه

44

Descend

فرود آمدن

45

Circulate

گشتن ، دور زدن

46

Enormous

عظیم ، بزرگ

47

Predict

پیش بینی کردن

48

Vanish

ناپدید شدن

49

Tradition

سنت

50

Rural

روستایی

51

Burden

مسئولیت سنگین

52

Campus

محوطه دانشگاه یا مدرسه

53

Majority

اکثریت

54

Assemble

تجمع ، مونتاژ کردن

55

Explore

بررسی کردن

56

Topic

موضوع

57

Debate

بحث

58

Evade

شانه خالی کردن ، فرار کردن

59

Probe

جستجو

60

Reform

اصلاح کردن

61

Approach

نزدیک شدن

62

Detect

متوجه شدن ، کشف کردن

63

Defect

نقص

64

Employee

کارمند

65

Neglect

غفلت کردن از

66

Deceive

فریب دادن

67

Undoubtedly

بی تردید

68

Popular

عامه پسند

69

Thorough

تمام عیار

70

Client

موکل ، مشتری

71

Comprehensive

جامع ، مفصل

72

Defraud

پول گرفتن

73

Postpone

به تعویق انداختن

74

Consent

رضایت دادن

75

Massive

حجیم

76

Capsule

کپسول

77

Preserve

محافظت کردن

78

Denounce

محکوم کردن ، انتقاد کردن

79

Unique

منحصر به فرد

80

Torrent

سیلاب

81

Resent

رنجیدن از

82

Molest

آسیب رساندن ، حمله کردن

83

Gloomy

تیره تار ، تاریکی

84

Unforeseen

غیر مترقبه

85

Exaggerate

مبالغه کردن

86

Amateur

آماتور ، ناشی

87

Mediocre

معمولی

88

Variety

گوناگونی ، تنوع

89

Valid

معتبر ،‌ قانونی

90

Survive

جان سالم به در بردن

91

Weird

عجیب و غریب ،‌ مرموز

92

Prominent

مشهور ، برجسته

93

Security

امنیت ، تضمین

94

Bulky

تنومند ، چاق

95

Reluctant

ناراضی

96

Obvious

آشکار ، واضح

97

Vicinity

نزدیکی ، محله

98

Century

قرن

99

Rage

خشم

100

Document

سند

101

Conclude

پایان دادن ، به نتیجه رسیدن

102

Undeniable

غیر قابل انکار

103

Resist

مقاومت کردن در برابر

104

Lack

نیاز ، نداشتن

105

Ignore

نادیده گرفتن

106

Challenge

به مبارزه طلبیدن

107

Miniature

مینیاتور ، ریز

108

Source

منشا ، منبع

109

Excel

بی نظیر بودن

110

Feminine

زنانه

111

Mount

سوار شدن ، بالا رفتن

112

Compete

رقابت کردن

113

Dread

هراس ، وحشت

114

Masculine

مردانه

115

Menace

تهدید ، خطر

116

Tendency

تمایل ، گرایش

117

Underestimate

کمتر  از حد برآورد کردن

118

Victorious

فاتح ، پیروزمندانه

119

Numerous

متعدد

120

Flexible

انعطاف پذیر

121

Evidence

شهادت ، گواه

122

Solitary

آدم گوشه گیر ،‌ تنها

123

Vision

دید ، خیال

124

Frequent

مکرر

125

Glimpse

نظر اجمالی

126

Recent

اخیر

127

Decade

دهه ، دوره ده ساله

128

Hesitate

مکث کردن ، اکراه داشتن

129

Absurd

پوچ

130

Conflict

اختلاف

131

Minority

اقلیت ، گروه اقلیت

132

Fiction

افسانه ، خیال

133

Ignite

آتش گرفتن

134

Abolish

لغو کردن

135

Urban

شهری

136

Population

جمعیت

137

Frank

رک و راست

138

Pollute

آلوده کردن

139

Reveal

آشکار کردن

140

Prohibit

قدغن کردن

141

Urgent

فوری

142

Adequate

کافی

143

Decrease

کاهش دادن

144

Audible

قابل شنیدن ، رسا

145

Journalist

روزنامه نگار

146

Famine

قحطی

147

Revive

نیروی تازه گرفتن

148

Commence

شروع کردن

149

Observant

تیز بین

150

Identify

نشان دادن هویت

151

Migrate

مهاجرت کردن

152

Vessel

کشتی ، ظرف ، آوند

153

Persist

اصرار کردن

154

Hazy

مه رقیق ، مه آلود

155

Gleam

نور ضعیف

156

Editor

ویراستار

157

Unruly

عنان گسیخته ، سرکش

158

Rival

رقیب

159

Violent

خشن

160

Brutal

وحشیانه

161

Opponent

حریف ، رقیب

162

Brawl

کتک کاری

163

Duplicate

کپی کردن

164

Vicious

وحشی ، وحشیانه

165

Whirling

چرخش ، چرخیدن

166

Underdog

آدم بازنده ، توسری خور

167

Thrust

حمله کردن

168

Bewildered

سردرگم کردن

169

Expand

گسترش دادن

170

Alter

اصلاح کردن

171

Mature

بالغ

172

Sacred

مقدس ، مذهبی

173

Revise

تجدید نظر کردن ، اصلاح کردن

174

Pledge

تعهد

175

Casual

اتفاقی

176

Pursue

تعقیب کردن

177

Unanimous

هم عقیده

178

Fortunate

خوش شانس

179

Pioneer

پیشگام

180

Innovative

ابتکاری

181

Slender

لاغر ، کم و اندک

182

Surpass

سبقت گرفتن از

183

Vast

وسیع

184

Doubt

تردید کردن

185

Capacity

گنجایش ، ظرفیت

186

Penetrate

نفوذ کردن

187

Pierce

سوراخ کردن

188

Accurate

صحیح ، درست

189

Microscope

میکروسکوپ

190

Grateful

سپاسگزار

191

Cautious

محتاط

192

Confident

مطمئن

193

Appeal

علاقه

194

Addict

معتاد

195

Wary

مراقب

196

Aware

آگاه ، دانا

197

Misfortune

بدشانس

198

Avoid

اجتناب کردن

199

Wretched

فلاکت بار

200

Keg

بشکه کوچک

201

Nourish

تغذیه کردن

202

Harsh

تند

203

Quantity

مقدار

204

Opt

انتخاب کردن

205

Tragedy

تراژدی

206

Pedestrian

عابر پیاده

207

Glance

نگاه گذرا ، نگاهی انداختن

208

Budget

بودجه

209

Nimble

چابک ، فرز

210

Manipulate

دستکاری کردن

211

Reckless

بی احتیاط

212

Horrid

ترسناک ، مهیب

213

Rave

هذیان گفتن

214

Economical

مقرون به صرفه

215

Lubricate

روغن کاری کردن

216

Ingenious

مبتکر

217

Harvest

درو کردن

218

Abundant

فراوان

219

Uneasy

ناراحت

220

Calculate

محاسبه کردن

221

Absorb

جذب کردن رطوبت یا آب

222

Estimate

محاسبه کردن ، قضاوت

223

Morsel

لقمه

224

Quota

سهمیه

225

Threat

تهدید ، خطر

226

Ban

منع کردن ، ممنوع کردن

227

Panic

سراسیمگی ، هول

228

Appropriate

مناسب ، درست

229

Emerge

بیرون آمدن

230

Jagged

دندانه دار

231

Linger

باقی ماندن ، طول کشیدن

232

Ambush

شبیخون زدن

233

Crafty

ماهر ، حرفه ای

234

Defiant

نافرمان

235

Vigor

قدرت ، توان

236

Perish

هلاک شدن

237

Fragile

شکستنی

238

Captive

اسیر جنگی ، محبوس

239

Prosper

رونق گرفتن

240

Devour

بلعیدن ، از چیزی مملو بودن

241

Plea

تقاضا

242

Weary

خسته

243

Collide

تصادف کردن

244

Confirm

تتایید کردن

245

Verify

درباره ی صحت چیزی تحقیق کردن

246

Anticipate

انتظار داشتن

247

Dilemma

دوراهی ، تنگنا

248

Detour

راه انحرافی

249

Merit

شایستگی

250

Transmit

انتقال دادن

251

Relieve

تسکین دادن درد

252

Baffle

سر در گم کردن

253

Warden

مسئول ، نگهبان

254

Acknowledge

پذیرفتن ، به رسمیت شناختن

255

Justice

عدالت

256

Delinquent

بزهکار

257

Reject

نپذیرفتن

258

Deprive

محروم کردن از

259

Spouse

همسر

260

Vocation

حرفه

261

Unstable

ناپایدار ، متزلزل

262

Homicide

قتل ، قاتل

263

Penalize

اجحاف کردن ، ظلم کردن

264

Beneficiary

ذینفع ،‌ بهره مند

265

Reptile

جانور خزنده

266

Rerely

به ندرت

267

Forbid

ممنوع کردن

268

Logical

منطقی

269

Exhibit

به نمایش گذاشتن

270

Proceed

پیش رفتن

271

Precaution

احتیاط

272

Extract

بیرون کشیدن

273

Prior

قبلی ، قبل از

274

Embrace

آغوش ، بغل

275

Valiant

شجاع

276

Partial

نسبی ، نا تمام

277

Fierce

خشن و وحشی

278

Detest

متنفر بودن

279

Sneer

ریشخند کردن

280

Scowl

اخم کردن

281

Encourage

تشویق کردن

282

Consider

درباره چیزی فکر کردن

283

Vermin

آفات جانوری

284

Wail

شیون کردن

285

Symbol

نماد

286

Authority

قدرت ، مقتدر

287

Neutral

بی طرف

288

Trifle

امر جزئی

289

Architect

معمار

290

Matrimony

ازدواج

291

Baggage

اسباب سفر

292

Squander

ضایع کردن

293

Abroad

به کشور دیگر ، خارج از کشور

294

Fugitive

فراری

295

Calamity

مصیبت

296

Pauper

فقیر ، مسکین

297

Envy

حسادت ، حسادت ورزیدن

298

Collapse

فروپاشی ، شکست

299

Prosecute

وکالت شاکی را به عهده گرفتن

300

Bigamy

داشتن دو همسر همزمان

301

Possible

احتمال ، ‌امکان

302

Compel

مجبور کردن

303

Awkward

دست و پا چلفتی ، شرمسارانه

304

Venture

به خطر انداختن ، جرات کردن

305

Awesome

ترسناک ، عالی

306

Guide

راهنما

307

Quench

خاموش کردن ، عطش را فرو نشاندن

308

Betray

نارو زدن ، لو دادن

309

Utter

بر زبان آوردن

310

Pacify

آرام کردن

311

Respond

پاسخ دادن ، واکنش نشان دادن

312

Beckon

با اشاره فرا خواندن

313

Despite

بر خلاف ، با وجود اینکه

314

Disrupt

متلاشی کردن

315

Rash

جوش ، عجولانه

316

Rapid

سریع

317

Exhaust

تا ته مصرف کردن ، خسته کردن

318

Severity

شدت

319

Feeble

ضعیف

320

Unite

متحد کردن ، یکی کردن

321

Cease

متوقف کردن

322

Thrifty

صرفه جو

323

Miserly

خسیس

324

Monarch

فرمانروای مطلق

325

Outlaw

قانون شکن

326

Promote

ترفیع دادن ، ایجاد کردن

327

Undernourished

سوء تغذیه

328

Illustrate

با مثال توضیح دادن

329

Disclose

فاش کردن

330

Excessive

بیش از حد

331

Disaster

فاجعه

332

Censor

سانسورچی ، سانسور کردن

333

Culprit

مجرم

334

Juvenile

نوجوان

335

Bait

طعمه

336

Insist

تاکید کردن ، اصرار کردن

337

Toil

زحمت

338

Blunder

اشتباه بزرگ ، اشتباه کردن

339

Daze

مبهوت کردن

340

Mourn

سوگواری کردن

341

Subside

فروکشی کردن

342

Maim

علیل کردن

343

Comprehend

قهمیدن

344

Commend

تحسین کردن

345

Final

نهایی ، قطعی

346

Exempt

معاف کردن ، معاف

347

Vain

مغرور ، بیهوده

348

Repetition

تکرار

349

Depict

تصویر کردن ، شرح دادن

350

Motal

فناپذیر ، مهلک

351

Novel

نوین ، جدید ، رمان

352

Occupant

ساکن ، مقیم

353

Appoint

منصوب کردن ، مقرر کردن

354

Quarter

محل سکونت ، اسکان دادن

355

Site

محل

356

Quote

نقل قول کردن ، قیمت دادن

357

Verse

آیه ، بیت

358

Morality

اخلاقیات

359

Roam

پرسه زدن

360

Attract

جذب کردن

361

Commuter

مسافر هر روزه

362

Confine

محبوس کردن

363

Idle

بیکار ، تنبل

364

Idol

بت ، محبوب

365

Jest

شوخی کردن ، شوخی

366

Patriotic

میهنی ، میهن پرستانه

367

Dispute

مخالفت ، جر و بحث

368

Valor

شجاعت

369

Lunatic

احمق

370

Vein

سیاهرگ ، رگه

371

Uneventful

بی حادثه ، بدون رویداد مهم

372

Fertile

بارور شده ، حاصلخیز

373

Refer

اشاره کردن ، ارجاع کردن

374

Distress

درماندگی ،‌ مخمصه

375

Diminish

کاهش دادن ، تضعیف کردن

376

Maximum

حداکثر

377

Flee

فرار کردن

378

Vulnerable

آسیب پذیر ، حساس

379

Signify

معنی دادن ، مهم بودن

380

Mythology

اسطوره شناسی

381

Colleague

همکار

382

Torment

درد و رنج ، عذاب دادن

383

Provide

تامین کردن

384

Loyalty

وفاداری

385

Volunteer

داوطلب

386

Prejudice

پیش داوری ، لطمه

387

Shrill

گوش خراش

388

Jolly

شاد ، خوش

389

Witty

شوخ

390

Hinder

به تاخیر انداختن

391

Lecture

تدریس ، نصیحت

392

Abuse

خشونت کردن ، سوء استفاده کردن

393

Mumble

من من کردن

394

Mute

خاموش ، بی صدا

395

Wad

گلوله پنبه ، دسته

396

Retain

حفظ کردن ، وکیل گرفتن

397

Candidate

کاندیدا ، نامزد

398

Precede

مقدم بودن بر

399

Adolescent

نوجوان

400

Coeducational

مدرسه یا دانشگاه مختلط

401

Radical

ریشه ای ، افراطی ، تندرو

402

Spontaneous

خودبخود ،‌خودجوش

403

Skim

از روی چیزی گذشتن

404

Vaccinate

واکسن زدن

405

Untidy

نامرتب

406

Utensil

ابزار

407

Sensitive

حساس ، زود رنج

408

Temperate

معتدل

409

Vague

مبهم ، دو پهلو

410

Elevate

بلند کردن ، ارتقاع دادن

411

Lottery

بخت آزمایی

412

Finance

امور مالی

413

Obtain

به دست آوردن

414

Cinema

سینما

415

Event

اتفاق ، مسابقه

416

Discard

دور انداختن

417

Soar

اوج گرفتن

418

Subsequent

بعدی

419

Relate

گفتن ، ربط دادن

420

Stationary

ثابت

421

Prompt

باعث شدن

422

Hasty

شتابزده ،‌عجول

423

Scorch

جای سوختگی

424

Tempest

توفان

425

Soothe

آرام کردن ، تسکین دادن

426

Sympathetic

همدرد

427

Redeem

باز خریدن ، جبران کردن

428

Resume

از سر گرفتن

429

Harmony

سازگار

430

Refrain

برگردان ، خودداری کردن

431

Illegal

بر خلاف قانون

432

Narcotic

ماده مخدر

433

Heir

وارث

434

Majestic

با عظمت

435

Dwindle

به تدریج ضعیف شدن

436

Surplus

مازاد

437

Traitor

خائن

438

Deliberate

تعمق کردن

439

Vandal

آدم خرابکار

440

Drought

خشکسالی

441

Abide

تحمل کردن

442

Unify

با هم متحد شدن

443

Summit

اوج ، قله

444

Heed

توجه کردن به

445

Biography

شرح حال

446

Drench

خیس کردن

447

Swarm

گله

448

Wobble

لرزیدن ، لرزش

449

Tumult

غوغا

450

Kneel

زانو زدن

451

Dejected

افسرده

452

Obedient

مطیع

453

Recede

عقب رفتن

454

Tyrant

ظالم

455

Charity

صدقه ، بخشش ، خیریه

456

Verdict

رای ، عقیده

457

Unearth

از زیر خاک بیرون کشیدن

458

Depart

ترک کردن ، فوت کردن

459

Coincide

همزمان بودن

460

Cancel

باطل کردن

461

Debtor

بدهکار

462

Legible

خوانا

463

Placard

پلاکارد

464

Contagious

مسری ، واگیر

465

Clergy

روحانیت

466

Customary

مرسوم ،‌رایج

467

Transparent

واضح ،‌شفاف

468

Scald

سوزاندن ، سوختگی

469

Epidemic

همه گیر

470

Obesity

فربهی ، چاقی

471

Magnify

بزرگ کردن

472

Chiropractor

پزشک متخصص دست یا پا

473

Obstacle

مانع

474

Ventilate

تهویه

475

Jeopardize

به خطر انداختن

476

Negative

منفی

477

Pension

مستمری ، حقوق بازنشستگی

478

Vital

ضروری ، حیاتی

479

Municipal

مربوط به شهرداری ، شهری

480

Oral

شفاهی ، دهانی

481

Complacent

از خود راضی

482

Wasp

زنبور بدون عسل

483

Rehabilitate

توان بخشیدن ،‌بازسازی کردن

484

Parole

آزادی مشروط ، قول شرف

485

Vertical

عمودی

486

Multitude

فراوانی ، جمعیت

487

Nominate

نامزد مقامی کردن

488

Potential

بالقوه

489

Morgue

سردخانه

490

Preoccupied

مشغول و نگران

491

Upholstery

رویه

492

Indifference

بی توجهی

493

Maintain

حفظ کردن ، تامین کردن

494

Snub

بی اعتنایی کردن

495

Endure

تحمل کردن ، دوام آوردن

496

Wrath

خشم

497

Expose

فاش کردن

498

Legend

افسانه ،‌اسطوره

499

Ponder

به فکر فرو رفتن

500

Resign

استعفا دادن ، تسلیم شدن

501

Drastic

اساسی ، بنیادی

502

Wharf

اسکله

503

Amend

اصلاح کردن

504

ballot

برگه رای

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد